زیر-پوست-این-روزهای-بازار-فولاد-چه-خبر-است؟
دنیای معدن -براساس رایزنی‌های جسته و گریخته با برخی از فعالان حوزه شمش و نورد در چند ماه گذشته؛ به‌نظر می‌رسد پس از تعطیلات عید نوروز برخی از نوردکاران از نظر تامین شمش به تنگنا افتاده و به‌سختی می‌توانند شمش مورد نیاز خود را تامین کنند. وقتی نخستین جمله را از آنها می‌شنوید، این‌طور استنباط می‌شود که شمش وجود ندارد یا با کمبود عرضه روبه‌رو است؛ اما وقتی پای درد و دل آنها می‌نشینید متوجه می‌شوید شمش موجود است، اما تولیدکنندگان شمش حاضر به برآورده کردن نرخ مورد انتظار نوردکاران نیستند؛ پیش از این و در سال‌های گذشته، این نوردکاران بودند که بیشتر اوقات برای بازار شمشی‌ها تعیین تکلیف می‌کردند، به‌طوری‌که بیشتر اوقات ریش و قیچی دست نوردکاران بود و درنهایت در توافق نهایی، شرایط معامله برای نوردکار راضی‌کننده و برای شمشی‌ها هم قابل قبول بود؛ اما امسال به‌نظر می‌رسد شرایط فرق کرده و مدتی است معاملات بین این دو بخش به سختی انجام می‌شود و به نوعی بی‌اعتمادی بین مبادلات این دو حوزه پررنگ‌تر شده به‌طوری‌که شرایط معامله حداقل برای یکی از طرفین معامله راضی‌کننده نیست؛ با وجود اینکه برخی از کارشناسان عامل اصلی این قفل به‌وجودآمده بین این دو حوزه را نارضایتی پیشین شمشی‌ها دانسته و این مهم را انگیزه و بهانه‌ای برای ورود آنها به بازارهای جهانی و دریافت پیشنهادهای جذاب‌تر در حوزه صادرات می‌دانند، اما نویسنده قصد دارد توجه شما را به عوامل مهم‌تر در لایه‌های زیرین معطوف کرده و آنها را در حد بضاعت تشریح کند: بازار فولاد کشور این روزها بسیار شکننده شده به‌طوری‌که حجم کالای در گردش در بازار فولاد داخل تا حد قابل‌توجهی تقلیل یافته است؛ برای مثال نوردکاری که تا چند سال پیش حداقل روزانه ۱۰۰ظرفیت ۲۲تنی کالا روانه بازار می‌کرد، اکنون در برخی از موارد حتی تا ۱۰ظرفیت هم به سختی می‌تواند وارد بازار مصرف کند؛ این‌گونه که از شنیده‌های بازار استنباط می‌شود بسیاری از این تولیدکنندگان با ظرفیت تولید کمتر از ۵۰درصد خود در حال فعالیت هستند که این موضوع باعث کاهش شدید راندمان شده و در نتیجه تولیدکننده با حاشیه سود روزهای گذشته و با توجه به این کاهش حجم تولید راضی نشده و با مشکل جدی دخل و خرج روبه‌رو است. از سویی معاملات شمش برخلاف بازار میلگرد به‌طور مرسوم در تناژهای سنگین از چند صد تن تا چند هزار تن است؛ مشکل این است که باتوجه به این حجم تولید در لایه نوردکاران و این بازار شکننده، ضمانتی برای ثبات در قیمت‌های کف بازار محصول نهایی وجود ندارد، به‌ویژه اینکه نوردکار نمی‌تواند این حجم شمش خریداری‌شده را در بازه زمانی مطلوب مورد انتظارش در بازار توزیع کند. نتیجه اینکه قدرت خرید و چانه‌زنی او مانند گذشته نخواهد بود و انتظار قیمت‌های معقول‌تری از حوزه شمش را دارد. از سویی تعدادی از تولیدکنندگان شمش که قدرت مانور و نفوذ در بازارهای خارجی را دارند، بیکار ننشسته و با توجه به مهیا بودن بازار در شرایط پسابرجام در تلاش برای تزریق کالای تولید شده خود به بازارهای جهانی هستند و این‌گونه است که می‌شنویم عامل اصلی کمبود، صادرات شمش است، درصورتی‌که مشکل اصلی جای دیگری است که باید درمان شود.  مسئله اساسی درباره لایه‌های بالاتر به «نبود تناسب بین عرضه و تقاضا در بازار» برمی‌گردد؛ اینکه گفته شود تقاضا نیست یا کم است، اما اگر منطقی‌تر بنگریم واژه تقاضا یک واژه نسبی است؛ به‌طور مثال در اوایل سال گذشته شاهد تقاضای مازاد بر عرضه در حوزه ورق بودیم، به طوری‌که عنوان می‌شد عرضه کم و یا تقاضا زیاد است. این واژه‌ها در اصل نسبی بوده و به تناسب بین عرضه و تقاضا برمی‌گردند؛ مشکل اصلی و اساسی امروز ما، واحدهای تولیدی و نوردکارانی هستند که در زمان تاخت و تاز مسکن مهر قارچ‌گونه و بدون در نظر گرفتن اهداف بلندمدت برای بازار مصرف کالای تولیدی آنها پدید آمدند؛ اکنون از یک‌سو از تقاضای کاذب و کوتاه‌مدت مسکن مهر خبری نیست و از سوی دیگر، محصول تولیدی بسیاری از آنها مطلوب صادرات نیست؛ نتیجه اینکه سه راه‌حل پیش‌روی آنها قرار دارد که اولی اکتسابی و دو راه‌حل دیگر اختیاری است: ۱ - افزایش تقاضا در آینده‌ای نزدیک و امید به افزایش سرانه مصرف داخلی فولاد کشور با کمک تغییر استراتژی دولت جدید و تزریق سرمایه. ۲ - تلاش برای ارتقای کیفیت محصولات تولیدی و نفوذ به بازارهای جهانی. ۳ - ادامه وضع موجود بدون تلاش قابل توجه و انتظار برای بهبود وضعیت موجود که ممکن است درصورت تحقق نشدن گزینه ۱؛ به توقف تولید برخی از تولیدکنندگان حوزه فولاد منجر شود. محمد اصفهانی / کارشناس فولاد
به این مطلب امتیاز دهید
0 از 5 ( امتیاز)